اللهم عجل لولیک الفرج

مطالب علمی-مذهبی

اللهم عجل لولیک الفرج

مطالب علمی-مذهبی

مشخصات بلاگ
اللهم عجل لولیک الفرج

۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است


پایش امضا زدند خیلی زود


نامه را تا زدند خیلی زود


نامه را تا نکرده در واقع


کوفیان جا زدند خیلی زود


آستین های قتل مهمان را


ظهر بالا زدند خیلی زود


دیر نارو به فکرشان آمد


دیر… اما زدند خیلی زود


اول عازم شدند خیلی زود


بعد نادم شدند خیلی زود


باغ داران کوفه هم آن شب


سکّه لازم شدند خیلی زود


مثل قاضی شُریح، مثل شمر


همه عالِم شدند خیلی زود


همه ی دارها خریدارِ


سرِ مسلم شدند خیلی زود


پس پریشان شدند خیلی زود


بس پشیمان شدند خیلی زود


پیش هفتاد و دو نفر کافر


پس مسلمان شدند خیلی زود


نامه داران کوفه ظهرِ دهم


نیزه داران شدند خیلی زود


قاریان وای باعث قتلِ


خود قرآن شدند خیلی زود


اسب، خونْ یال، رفت خیلی دیر


با پر و بال رفت خیلی دیر


شمر آماده گشت خیلی زود


توی گودال رفت خیلی دیر


با حساب دو ساعت و اندی


زینب از حال رفت خیلی دیر


درخودش گیر کرد خیلی دیر


کوفه تغییر کرد خیلی دیر


حلق اصغر بدون شک از آب


تیر را سیر کرد خیلی دیر


با حساب رقیه، داغ حسین


عمه را پیر کرد خیلی دیر


وَ عمو زود رفت خیلی زود


وَ عمو دیر کرد خیلی دیر


آفتاب سر حسین تو را


نیزه تفسیر کرد خیلی دیر


شاعر: مهدی رحیمی

  • کاظم گلابچی فرد



باید گریست با همه ی ناله دارها


بر کربلا و قافله ی یادگارها


تنهاترین امام که مانده ز کربلا


رنجی کشیده از همه ی روزگارها


می گفت با هزار گِرِه از گلوی زخم


با هر بهانه ای سخن از بی قرارها


می گفت با کنایه که من دیده ام به چشم


آتش به خیمه ها و شروع فرارها


من دیده ام که راه، به اطفال بسته بود


سر بود و سنگ و سیلی سخت سوارها


دیدم به چشم خویش که دستان اجنبی


معجر کشید از سر عصمت مدارها


دیدم که رحم، در دل بی رحمشان نبود


مزدورهای در طمع گوشواره ها


دیدم شرارِ دامن آتش گرفته را


آن شب که شد ستاره هم آغوش خارها 


با شعر و طنز و طعنه به ما لطمه ها زدند


چون تیر کینه بود، تمام شعارها


با این که زخم نیزه جگرهای ما درید


آه از هجوم زخم زبان و نثارها


هوراکشان رسیدن ما را صلا زدند


با پایکوبی و به صدای هَوارها


ما را چنین خرابه نشینی روا نبود


با جامه های پاره و تحقیرِ بارها


هفتاد و دو شهید، متاع قلیل ماست


آن کشته های بانی این اقتدارها


ما ارث غم ز فاطمه داریم یادگار


این ارث ها بماند و این یادگارها


زهر جفا به پیکر من مرهم است و بس


زخم جگر دوای تمامی کارها


خاک بقیع مدفن زهراییِ من است


کرب و بلای ماست به گوشه کنارها


تا روز انتقام خدایم گواه من


یاری کنند اشک مرا خیل یارها


چشمان انتظار، عجب آبدیده شد


آخر به انتها برسد انتظارها


               شاعر:محمود ژولیده


  • کاظم گلابچی فرد






 شهادت مولا جواد الائمه تسلیت باد.


وقت رفتن به کنارت پدری می خواهی

وقت پرواز شده بال و پری می خواهی
 
پدرت نیست کمی آب به دستت بدهد

پسرت نیست می ناب به دستت بدهد
 
همسرت هست ولی رحم ندارد و دلت...

ابر غم نیست کمی آب ببارد و دلت...
 
دست و پا میزنی و همسر تو می خندد

حق صدا میزنی و همسر تو می خندد
 
اینقدر سر به در حجره نزن آه نکش

اینقدر از ته دل ناله ی اُمّاه نکش
 
چقدر تلخ به کامت جگرت می ریزد

بعد تو غصه به روی پسرت می ریزد
 
چقدر آب به پیش نظرت ریخت زمین

چقدر آه ز چشمان ترت ریخت زمین
 
به خداوند قسم اشک تو از غربت نیست

اثر زهر دلیل همه ی هجرت نیست
 
غصه مرد غریبی به همه ات ریخته است

غصه روی خضیبی به همه ات ریخته است
 
کاش بودی و به جدّت کمکی می کردی

کاش بودی و کمی قافله طی می کردی
 
بین گودال به جان بدنش افتادند

نیزه ها سخت به جان دهنش افتادند
 
تو هم آقا شبیه شاه زمین افتادی

شبیه سایه ی یک ماه زمین افتادی
 
پیکرت بی کفن افتاد شبیه اش امّا

فاطمه پیش تو جان داد شبیه اش امّا
 
شکر حق نیزه نیامد دهنت را ببرد

شکر حق چکمه نیامد بدنت را ببرد
 
تو برو عیب ندارد پسری می آید...

شب نمی ماند وآخر سحری می آید...


شاعر:علی حسنی
                                      

  • کاظم گلابچی فرد


گوشه ای از وصیتنامه


دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده


باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب


طرح‌ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از


رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ


هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان


اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که


خون شهیدانمان هدر رود.


  • کاظم گلابچی فرد



نام من سرباز کوی عترت است


 دوره ی آموزشی ام هیئت است


ارتش حیدر محل خدمتم


 بهر جانبازی پی هر فرصتم


 نقش سردوشی من یا فاطمه (س) است


قمقمه ام پر ز آب علقمه است


اسم رمز حمله ام یاس علی


 افسر مافوق من سیدعلی

  • کاظم گلابچی فرد




زمانی فرا می رسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان امروز به سه دسته تقسیم می شوند:


۱.دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود پشیمان می شوند.


۲.دسته ای راه بی تفاوت می گزینند و در زندگی مادی خود غرق می شوند و همه چیز رافراموش می کنند.


۳.دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها ،دق خواهند کرد.پس از خدا بخواهید که با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید.

  • کاظم گلابچی فرد
حکمت 117 نهج البلاغه:
 پرهیز از افراط و تفریط در دوستى با امام [علیه السلام](اعتقادى،اخلاقى)


وَ قَالَ[علیه السلام] هَلَکَ فِیَّ رَجُلَانِ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُبْغِضٌ قَالٍ.


درود خدا بر او ، فرمود : دو تن به خاطر من به هلاکت رسیدند : دوست افراط کننده ، و دشمن دشنام دهنده.

  • کاظم گلابچی فرد


 

  دوش مرا حال خوشی دست داد

 

  سینه ما را عطشی دست داد


   نام تو بردم لبم آتش گرفت 

      

  شعله به دامان سیاوش گرفت


       نام تو آرامه جان منست    

       

  نامه تو خط امان منست


   ای نگهت خواستگه آفتاب 

         

 بر من ظلمت زده یک شب بتاب


  پرده براند زچشم ترم 

           

 تا بتوانم به رخت بنگرم


ای نفست یار و مددکار ما

         

 کی و کجا وعده دیدار ما


شاعر:مرحوم آغاسی


  • کاظم گلابچی فرد