اللهم عجل لولیک الفرج

مطالب علمی-مذهبی

اللهم عجل لولیک الفرج

مطالب علمی-مذهبی

مشخصات بلاگ
اللهم عجل لولیک الفرج

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است


 

در روز 24 ذی الحجه که روز مباهَلَه رسول خدا(ص) با نصاراى نجران است؛ پیامبر پیش از آنکه مباهله کند، عبا بر دُوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حَسَن و حسین عَلیهمُ السلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت: پروردگارا هر پیغمبرى را اهل بیتى بوده است که مخصوص ترین خلق بوده اند به او، خداوندا اینها اهل بیت من هستند پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى. پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شأن ایشان آورد. پس حضرت رسول (ص)آن چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله چون نگاه نصارى بر ایشان افتاد و حقّیّت آن حضرت و آثار نزول عذاب مشاهده کردند جُرأت مُباهله ننمودند واستدعاى مصالحه و قبول جزیه نمودند و در این روز نیز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در حال رکوع انگشترى خود را به سائل داد و آیه اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ در شانش نازل شد.                      

غسل، روزه، دو رکعت نماز آن مثل روز عید غدیر است در وقت و کیفیّت و ثواب و آیة الکرسى که در نماز مباهله است تا هُمْ فیها خالِدُونَ است، همچنین  خواندن دعاى مباهله که شبیه به دعاى سحرهاى ماه رمضان است و در مفاتیح الجنان ذکر شده است. همچنین بعد قرائت دعای مذکور، قرائت دو رکعت نماز و 70 مرتبه استغفار و اوّل آن اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ، صدقه دادن به جهت تأسی به حضرت امیرالمؤمنین (ع)  زیارت کردن امام علی(ع) و خواندن زیارت جامعه از جمله اعمال روز مباهله ذکر شده است.                 

  • کاظم گلابچی فرد

من کنت مولاه

فهذا علی مولا

عمری است که دم به دم علی می گویم
در حال نشاط و غم، علی می گویم
یک عمر علی گفتم و ان شاالله
تا آخر عمر هم، علی می گویم
  • کاظم گلابچی فرد


   



در مدح مولانا امیرالمومنین حضرت علی(ع)

تا صورت پیوند جهـــــــــــــــان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمــــــــان بود علی بود

آن قلعه گشایی که در قلعـــــــــه ی خیبر
برکند به یک حملــــــــه و بگشود علی بود

آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نیاسود، علی بود

آن شیــــر دلاور که برای طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نیالود علی بود

شاهی که ولی بود و وصــــی بود علی بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علی بود

هم آدم وهم شیث و هم ادریس و هم الیاس
هم صالــــــــــح پیغمبــــــــر و داوود علی بود

هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب
هم یوسف و هم یونس و هم هــود علی بود

مسجـــــود ملایک که شد آدم، ز علی شد
آدم چو یکی قبلـــــــــــه و مسجود علی بود

آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بیفـــــــــــــــزود علی بود

هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علی بود

آن لحمک لحمـــــی ، بشنو تــــــا که بدانی
آن یـــــــــــــار که او نفس نبی بود علی بود

موسی و عصــــا و یــــــــد بیضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علی بود

عیسی به وجود آمدو فی الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علی بود

خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود علی بود
آن نور خدایــــی که بر او بــــــــــــود علی بود

آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار یکی بود علی بود

آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علی بود

آن شیـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نیالـــــــــــود علی بود

چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجــــــــــود ، علی بود

این کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تابــــــــــود علی بود

سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پیدا و ز پنهان
شمس الحق تبریز که بنمـــــــود، علی بود

  • کاظم گلابچی فرد


 


مژده اى دل که دلربا آمد

دلربایى گره گشا آمد

 

محنت و درد و غم فرارى شد

شادى و رحمت و صفا آمد

 

بعد شوال ماه ذیقعده

شامل رحمت خدا آمد

 

کلک رحمت کشیده نقشى را

کز خدا بانک مرحبا آمد

 

از منادى ندا رسد در گوش

مژده اى مومنان رضا آمد

 

نجمه را داده ذات حق پسرى

که از او جان به جسم ما آمد

 

هشتمین جانشین ختم رسل

حجت ذات کبریا آمد

 

هفتمین نور دیدگان على

ششمین یار مجتبى آمد

 

پنجمین حافظ قیام حسین

کاتب شرح کربلا آمد

 

چهارمین رهبر عبودیت

رهبرى پاک و پارسا آمد

 

سومین پاسدار بحر علوم

بهر تفسیر هل اتى آمد

 

دومین استاد فقه واصول

معنى نون انما آمد

 

اولین پور موسى جعفر

بهر تثبیت ارتضا آمد

 

عالم آل احمد است رضا

یادگار محمد است رضا

 

نام او پاسدار نام علیست

مشى او حافظ مرام علیست

 

چون کلام على کلام خداست

ذکر او دائما کلام علیست

 

بر رضاى خدا رضاست رضا

در رضایش همه پیام علیست

 

نام او را على نهاده خدا

چون ولایت فقط به نام علیست

 

شهد جانش به کام ما نوش است

نوش هستى ز شهد جام علیست

 

محترم نزد مقام وى است

چون مقام رضا مقام علیست

 

از قوامش دوام مکتب ماست

چون قوام رضا قوام علیست

 

حرمت اوست محترم به همه

احترامش به احترام علیست

 

کلّهم نور واحد از گفتن

رمز ورازش زاحتشام علیست

 

دل ما صید دام عشق رضاست

چونکه هر عاشقى به دام علیست

 

داد مظلوم گیرد از ظالم

در کفش تیغ انتقام علیست

 

عین نامش علامت جود است

لطف لامش ز لطف لام علیست

 

هست دریاى او یم رحمت

ز آنکه رحمت ز لطف عام علیست

 

هر که گردد چون من غلام رضا

این یقین دان که او غلام علیست

  • کاظم گلابچی فرد


اعمال روز عرفه 

روز نهم ذی‌الحجه روز عرفه و از اعیاد عظیمه است، هرچند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود خوانده و مؤید جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده‌تر و در خشمناکترین اوقات خواهد بود.

 

روایت شده که حضرت امام زین‌العابدین ـ علیه‌السلام ـ شنید در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم سؤال می‌نمود. فرمود: وای بر تو. آیا از غیر خدا سؤال می‌کنی در این روز و حال آن‌که امید می‌رود در این روز برای بچّه‌های در شکم آن‌که فضل خدا شامل آنها شود و سعید شوند و از برای این روز اعمال چند است:

 

اول: غسل

 

دوّم: زیارت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است و احادیث در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسی توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد، ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست، بلکه زیاده و مقدّم است.

 

سوم: پس از نماز عصر، پیش از آن‌که مشغول به خواندن دعاهای عرفه شود دو رکعت نماز بجا آورد در زیر آسمان و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالی به گناهان خود تا فایز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزیده شود پس مشغول شود به اعمال و ادعیه عرفه که از حُجَج طاهره ـ صلوات اللّه علیهم ـ روایت شده و آنها زیاده از آن است که در این مختصر ذکر شود.

 

شیخ کفعمی در مصباح فرموده: «مستحب است روزه روز عرفه برای کسی که ضعف پیدا نکند از دعا خواندن و مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ در روز و شب عرفه و چون وقت زوال شد، زیر آسمان رود و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به جای آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل بعد از حمد توحید و در دوم پس از حمد قُل یا اَیهَا الْکافِروُنَ بخواند. پس از آن چهار رکعت نماز گزارد در هر رکعت پس از حمد توحید پنجاه مرتبه بخواند.»

 

این نماز همان نماز حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ است.

 

  • کاظم گلابچی فرد



السلام علیک یا محمد ابن علی الباقر(ع)

ای دوّمین محمد و ای پنجمین امام
از خلق و از خدای تعالی تو را سلام
چشم و چراغ فاطمه خورشید هفت نور
روح و روان احمد و فرزنـد چـار امــام
آن هفت نور، روشنی چشم هفت اب
آن چار امام خود پدر این چهار امام
وصف تو را نگفته خدا جز به افتخار
نام تو را نبرده نبی جز به احترام
هم ساکنان عرش به پایت نهاده رخ
هم طایران سدره به دستت همیشه رام
حکم خدا به همّت تو گشته پایدار
دین نبی به دانش تو مانده مستدام
با آن همه جلال و مقامی که داشتی
دیدی ستم ز خصم ستمگر علَی الدّوام
گه دید چشم پاک تو بیداد از یزید
گاهی شنید گوش تو دشنام از هشام
گریند در عزای تو پیوسته مرد و زن
سوزند از برای تو هر لحظه خاص و عام
گاهی به دشت کرب و بلا بوده ای اسیر
گاهی به کوفه بر تو ستم شد گهی به شام
خواندند سوی بزم یزیدت بدان جلال
بردند در خرابه ی شامت بدان مقام
گه کف زدند اهل ستم پیش رویتان
گه سنگ ریختند به سرهایتان ز بام
راحت شدی ز جور و جفای هشام دون
آندم که گشت عمر تو از زهر کین تمام
داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی
بر قبر بی چراغ تو گوئیم یک سلام
«میثم» هماره وصف شما خاندان کند
ای مدحتان بر اهل سخن خوشترین کلام

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار


السلام علیک یا مسلم ابن عقیل(ع)

اینان که حرف بیعت با یار می زنند
آخر میان کوچه مرا دار می زنند
این جا میا که مردم مهمان نوازشان
طفل تو را به لحظه دیدار می زنند

               این کوفه مردمش ز مدینه شقی ترست


یعنی کسی که باشد عزادار می زنند



 دیدم برای آمدنت روی اُشتران



چندین هزار نیزه فقط بار می زنند



این جا برای کشتن طفل سه ساله ات



هر لحظه حرف سیلی و مسمار می زنند



فتوای: خون نسل علی شد حلال را



هر شب به روی مأذنه ها جار می زنند



آقا نیا که آخرش این شور چشم ها



تیری به صحن چشم علمدار می زنند



سر بسته گویمت که پریشان زینبم



حرف از اسیر کوچه و بازار می زنند



می ترسم از دمی که یتیمان تو حسین



پائین پای نیزه ی تو زار می زنند



این کوفه آخرش به تو نیرنگ می زند



حتی به رأس اصغر تو سنگ می زنند

شاعر:مهدی نظری

 

 

  • کاظم گلابچی فرد